متن کامل وصیت نامه شهید رضا پور خسروانی:

بسم الله الرحمن الرحیم
سپاس و ستایش خدایی را که سلطنت و بزرگواری خود را به شگفتیهای قدرت و توانائیش آشکار ساخت، خردمندان را در برابر آفریده هایش دچار شگفتی، و عقلشان از درک حقیقتش ناتوان است.
گواهی می دهم که هیچ خدایی جز او نیست و إنشاءالله که دل و زبانم در این شهادت یکی است و خودنمایی در آن راه ندارد. و گواهی میدهم که محمد بن عبدالله(ص) بنده و فرستاده اوست. فرستاده ای با دینی استوار و جهان افروز و کتابی پر نور و فروغ، بنام قرآن، برای هدایت به زنجیر کشیه شدگان دست شیطان.
درود خدا بر چنین پیامبری و خاندان مطهرش از اولین تا آخرین آنها (سلام الله علیهم اجمعین).
شهادت میدهم که این انقلاب دریایی طوفان است، سرچشمه گرفته از عدل علی(ع) و خون حسین(ع) و انقلاب فرهنگی امام حسین(ع) و علم باقر و صادق (علیهما السلام) و مبارزات، اسارتها و درسهای گهربار موسی بن جعفر(ع) و تمامی امامان بر حق از اهل بیت عصمت و طهارت، و هادی و راهنمای این جریان، حضرت حجة ابن الحسن المهدی(عج) می باشد که در زمان غیبت خویش، به حسب ظاهر، این حکومت را به فقیه عادل و مجتهد اعلم و عارف تمام و کمال حضرت امام خمینی تفویذ نموده اند و اطاعت از ایشان را به حسب روایات فراوان بر همه مسلمین واجب فرموده اند.
و شهادت میدهم که یاران صدیقی برای اسلام و امام عزیز خدمت نموده اند و برخی از آن عزیزان راه پر افتخار شهادت را عارفانه پیمودند و شهد شیرین شهادت را عاشقانه نوشیدند و تعدادی از آنان همچون مراجع و علمای عزیز پیرو خط امام و ولایت، عاشقانه و جان بر کف و بطور پیگیر برای اعتلای اسلام و انقلاب اسلامی تلاش مینمایند که خداوند همگی آنان را تأیید فرماید.
" و ما کان الله لیعذبهم و أنت فیهم و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون"
" خدا مردم را عذاب نمیکند تا تو ای رسول در بین آنها هستی و خدا آنان را کیفر نمی رساند و حال آنکه ایشان آمرزش طلبند"
پروردگارا! حال که به حسب ظاهر رسول اکرم(ص) در بین ما نیست، اما در توبه را باز گذارده ای و خود میدانی که این حقیر، بنده ای ضعیف و ذلیل و آلوده به معاصی بوده ام، ولی با همین حال زار به درگاهت آمده ام. اگر چه گناهان بسیاری را در کف دارم اما همیشه در گوشه ای از قلب سیاهم نور وجودت پرتو افشان بوده است و به همین دلیل اکثرا از افعال خود پشیمان بوده ام و همه وقت خود را شرمنده لطف و صفایت دیده ام.


با الها! گروهی گویند که بترسید از خدا، اما دل و جان و روحم حاضر به قبول این مطلب نیست چون جز مهر و محبت و بزرگواری از تو چیزی ندیدم و معتقدم که اگر ترسی هم باشد، باید از افعال ننگین خودم باشد. چون تو را دریای محبت دیدم و خود را جویبار نکبت. اگر وحشتی باشد، باید از امور نکبت بار خودم باشد، نه از دریای رحمت واسعه تو ای رحیم.
خدایا! با همه حالات میدانم و یقین دارم که مرا میبخشی، اما باز ترس از دلم کوچ نکرده است، این بار ترسم از حق الناس است و نمی دانم که با این اقیانوس بدبختی چه کنم. اما مُسلِم آن است که امیدش از تو قطع نشود. باز هم امیدوار به توام (یا مقلب القلوب).
تو ای نافذ بر قلوب همگان! به کبرائیت قسمت می دهم که قلبهای مردمی را که حقی هرچند کوچک بر گردن این حقیر دارند، نسبت به من رئوف و مهربان بگردان تا با یاری تو ای تنها مؤثر در تمام هستی، حق الناس از دوش خم شده و از معاصی این بنده کوچک برداشته شود.
بخشیدم هر حقی را که بر گردن هر کس داشتم و انتظار طلب آمرزش و بخشش دارم.
خداوندا! اگر بدانم که با رسیدن به درجه رفیع شهادت فقط به این منظور خواهم رسید که از بار سنگین حق الله و حق الناس رهایی یابم، عاشقانه به سویت پرواز خواهم نمود.
ای عزیزا! اگر بدانم که با جدا شدن سر از پیکرئم و دو دست از تنم و دو پا از بدنم و پاره پاره شدن سینه و جگرم می توانم در جوار رحمتت جای گیرم، پروانه وار گرد شمع شهادت میگردم و آتش داغ را با سینه ام لمس خواهم نمود.
مهربانا! مرا به عشق خودت بمیران، نه به عشق بهشتت یا ترس از جهنمت.
الهی! دعا به درگاه تو لجاج است، چون دانی که بنده به چه محتاج است.
الله تویی، از دلم آگاه تویی
به دوستان و سروران و تمامی خواهران و برادران پیرو این مکتب عشق و معرفت چند نکته ای را متذکر می شود:
بترسید از خطاهای خودتان که هرچه این خطاها زیادتر شود، امکان آن رود که امیدتان نسبت به رحمت الهیی کمتر شود. پس به هوش باشید و راه آخرت پیشه کنید که در قرآن درباره افرادی که این طریق را پیمودند چنین می فرماید:
... و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب...
" هر که از خدا ترسید و پرهیزکار شد، خدا ره بیرون شدن از گرفتاری ها را بر او می گشاید و از جایی که گمان نبرد به او روزی عطا می فرماید"
پس تصمیم بگیرید که هرچه هستید برگردید و فدای فی الله شوید، غصه روزی نخورید و بجای دنبال دنیا رفتن بیش از حد، از خدا بخواهید که وسعت در رزق به شما عطا فرماید.
عزیزان در اعمالتان مراقب باشید و در اعمال شبه برانگیز و ناروا وارد نشوید و شرم کنید از قهر خدا و بترسید از عقاب او.
خواهران! برادران! عزیزان! دنیا را داشته باشید اما منطبق کنید اعمال دنیوی خود را با احکام شرعیه. مواظب باشید که در مملکت امام زمان(عج) بایستی همه از منتظران ظهور آقا باشند.
بایستی همه یم صدا و یک ندا دعوت کنند از مولایشان.
حال با این وضع خراب دل و روح چگونه می خواهید سفره صفا و صمیمیت را برای پذیرایی از آقا بگشایید و چونه خود را در خیال انتظارکشان ارباب می خواهید جا بزنید.
بیدار باشید که دنیا محل گذر است و محل عمل بلا حساب، ولی آخرت محل ثبات و حساب رسی است، بترسید از اعمال خویش.
عزیزان بکوشید در راه اعتلای اسلام بزرگ، و کاملا پیروی کنید از امام عزیز که حکومت اسلام و عدل و قسط در گرو حمایت از این مرد خدا می باشد و در صورتی که شما بی تفاوت باشید و غرق در آمال دنیوی شوید، حتی اگر علی(ع) هم که مظهر عدل و عدالت بود با همان شیوه مبارزاتی بی سابقه خود به جای امام عزیز باشد، نتواند که حکومت عدل را مستقر کند و خدا یاور و ناصر همگی شما باشد.
دست از امام بر ندارید، امام را گرامی بدارید و به دستورات گهربارش گوش دل فرا دهید. رزمندگان را فراموش نفرمایید و دعاهایتان را با سوز دل بکنید تا إنشاءالله مؤثر واقع گردد.
امروز این را به برادران دینیم بگویم که هر کس تا به حال بدون عذر شرعی پا به عرصه نبرد با صدامیان و کفر جهانی نگذارده، بایستی در اعمال خود شک کند و برود دنبال این مطلب که شیطان کجای کارش را گره زده.
از خداونذ متعال صبری عظیم را برای شما همسر عزیز بسیار محترمم خواستارم و إنشاءالله که خداوند نظر لطفی را به وجود گهربارت نموده و اجر آن تشویقات و تأکیداتی را که نسبت به جبهه رفتن و در صحنه بودن این حقیرانجام می دادید را، خداوند متعال ضایع نفرماید. من از شما رضایت کامل داشتم، إنشاءالله که پروردگار عزیز و رحیم هم از شما راضی باشد. از اینکه پیام قرآن را گوش گرفته و برای این حقیر کانون آرامش خانوادگی را در این مدت گذرای زندگی فراهم نمودید و از بابت آنکه مشوق خوبی برای انجام عبادات و اطاعات الهی برای این کوچک بودید، تشکر می نمایم، اما گمان آن نبرم که با تشکر بشود حق آن را ادا نمود و إنشاءالله که حضرت حق ثواب آن را برایتان منظور دارد.
عزیزم! اگر در طول این مدت، غفلتی را از این بنده حقیر مشاهده نمودی و چشم پوشی نمودی، إنشاءالله اجر و ثواب آن را در کنار مقام بان فاطمه زهرا(س) درک نمایی.
تو همسر لایقی برای این بنده سراپا تقصیر بودی، شاید که من این چنین نبوده ام. اگر مسائل خلافی را از این حقیر شماهده فرودید به بزرگواری و متانت خودتان درگذرید و در درگاه خداوند عزیز و رحیم برای این بنده کوچک پست طلب مغفرت نمایید.
از زحماتی که تا به حال کشیدید و از این به بعد متحمل میشوید، کمال تشکر را دارم. آروزی عافیت و موفقیت در زندگی را از صمیم دل برای شما دارم.
التماس دعای خیر از شما
با تشکر: رضا
خداحافظ

متن کامل وصیت نامه شهید رضا پور خسروانی:

بسم الله الرحمن الرحیم
سپاس و ستایش خدایی را که سلطنت و بزرگواری خود را به شگفتیهای قدرت و توانائیش آشکار ساخت، خردمندان را در برابر آفریده هایش دچار شگفتی، و عقلشان از درک حقیقتش ناتوان است.
گواهی می دهم که هیچ خدایی جز او نیست و إنشاءالله که دل و زبانم در این شهادت یکی است و خودنمایی در آن راه ندارد. و گواهی میدهم که محمد بن عبدالله(ص) بنده و فرستاده اوست. فرستاده ای با دینی استوار و جهان افروز و کتابی پر نور و فروغ، بنام قرآن، برای هدایت به زنجیر کشیه شدگان دست شیطان.
درود خدا بر چنین پیامبری و خاندان مطهرش از اولین تا آخرین آنها (سلام الله علیهم اجمعین).
شهادت میدهم که این انقلاب دریایی طوفان است، سرچشمه گرفته از عدل علی(ع) و خون حسین(ع) و انقلاب فرهنگی امام حسین(ع) و علم باقر و صادق (علیهما السلام) و مبارزات، اسارتها و درسهای گهربار موسی بن جعفر(ع) و تمامی امامان بر حق از اهل بیت عصمت و طهارت، و هادی و راهنمای این جریان، حضرت حجة ابن الحسن المهدی(عج) می باشد که در زمان غیبت خویش، به حسب ظاهر، این حکومت را به فقیه عادل و مجتهد اعلم و عارف تمام و کمال حضرت امام خمینی تفویذ نموده اند و اطاعت از ایشان را به حسب روایات فراوان بر همه مسلمین واجب فرموده اند.
و شهادت میدهم که یاران صدیقی برای اسلام و امام عزیز خدمت نموده اند و برخی از آن عزیزان راه پر افتخار شهادت را عارفانه پیمودند و شهد شیرین شهادت را عاشقانه نوشیدند و تعدادی از آنان همچون مراجع و علمای عزیز پیرو خط امام و ولایت، عاشقانه و جان بر کف و بطور پیگیر برای اعتلای اسلام و انقلاب اسلامی تلاش مینمایند که خداوند همگی آنان را تأیید فرماید.
" و ما کان الله لیعذبهم و أنت فیهم و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون"
" خدا مردم را عذاب نمیکند تا تو ای رسول در بین آنها هستی و خدا آنان را کیفر نمی رساند و حال آنکه ایشان آمرزش طلبند"
پروردگارا! حال که به حسب ظاهر رسول اکرم(ص) در بین ما نیست، اما در توبه را باز گذارده ای و خود میدانی که این حقیر، بنده ای ضعیف و ذلیل و آلوده به معاصی بوده ام، ولی با همین حال زار به درگاهت آمده ام. اگر چه گناهان بسیاری را در کف دارم اما همیشه در گوشه ای از قلب سیاهم نور وجودت پرتو افشان بوده است و به همین دلیل اکثرا از افعال خود پشیمان بوده ام و همه وقت خود را شرونده لطف و صفایت دیده ام.
با الها! گروهی گویند که بترسید از خدا، اما دل و جان و روحم حاضر به قبول این مطلب نیست چون جز مهر و محبت و بزرگواری از تو چیزی ندیدم و معتقدم که اگر ترسی هم باشد، باید از افعال ننگین خودم باشد. چون تو را دریای محبت دیدم و خود را جویبار نکبت. اگر وحشتی باشد، باید از امور نکبت بار خودم باشد، نه از دریای رحمت واسعه تو ای رحیم.
خدایا! با همه حالات میدانم و یقین دارم که مرا میبخشی، اما باز ترس از دلم کوچ نکرده است، این بار ترسم از حق الناس است و نمی دانم که با این اقیانوس بدبختی چه کنم. اما مُسلِم آن است که امیدش از تو قطع نشود. باز هم امیدوار به توام (یا مقلب القلوب).
تو ای نافذ بر قلوب همگان! به کبرائیت قسمت می دهم که قلبهای مردمی را که حقی هرچند کوچک بر گردن این حقیر دارند، نسبت به من رئوف و مهربان بگردان تا با یاری تو ای تنها مؤثر در تمام هستی، حق الناس از دوش خم شده و از معاصی این بنده کوچک برداشته شود.
بخشیدم هر حقی را که بر گردن هر کس داشتم و انتظار طلب آمرزش و بخشش دارم.
خداوندا! اگر بدانم که با رسیدن به درجه رفیع شهادت فقط به این منظور خواهم رسید که از بار سنگین حق الله و حق الناس رهایی یابم، عاشقانه به سویت پرواز خواهم نمود.
ای عزیزا! اگر بدانم که با جدا شدن سر از پیکرئم و دو دست از تنم و دو پا از بدنم و پاره پاره شدن سینه و جگرم می توانم در جوار رحمتت جای گیرم، پروانه وار گرد شمع شهادت میگردم و آتش داغ را با سینه ام لمس خواهم نمود.
مهربانا! مرا به عشق خودت بمیران، نه به عشق بهشتت یا ترس از جهنمت.
الهی! دعا به درگاه تو لجاج است، چون دانی که بنده به چه محتاج است.
الله تویی، از دلم آگاه تویی
به دوستان و سروران و تمامی خواهران و برادران پیرو این مکتب عشق و معرفت چند نکته ای را متذکر می شود:
بترسید از خطاهای خودتان که هرچه این خطاها زیادتر شود، امکان آن رود که امیدتان نسبت به رحمت الهیی کمتر شود. پس به هوش باشید و راه آخرت پیشه کنید که در قرآن درباره افرادی که این طریق را پیمودند چنین می فرماید:
... و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب...
" هر که از خدا ترسید و پرهیزکار شد، خدا ره بیرون شدن از گرفتاری ها را بر او می گشاید و از جایی که گمان نبرد به او روزی عطا می فرماید"
پس تصمیم بگیرید که هرچه هستید برگردید و فدای فی الله شوید، غصه روزی نخورید و بجای دنبال دنیا رفتن بیش از حد، از خدا بخواهید که وسعت در رزق به شما عطا فرماید.
عزیزان در اعمالتان مراقب باشید و در اعمال شبه برانگیز و ناروا وارد نشوید و شرم کنید از قهر خدا و بترسید از عقاب او.
خواهران! برادران! عزیزان! دنیا را داشته باشید اما منطبق کنید اعمال دنیوی خود را با احکام شرعیه. مواظب باشید که در مملکت امام زمان(عج) بایستی همه از منتظران ظهور آقا باشند.
بایستی همه یم صدا و یک ندا دعوت کنند از مولایشان.
حال با این وضع خراب دل و روح چگونه می خواهید سفره صفا و صمیمیت را برای پذیرایی از آقا بگشایید و چونه خود را در خیال انتظارکشان ارباب می خواهید جا بزنید.
بیدار باشید که دنیا محل گذر است و محل عمل بلا حساب، ولی آخرت محل ثبات و حساب رسی است، بترسید از اعمال خویش.
عزیزان بکوشید در راه اعتلای اسلام بزرگ، و کاملا پیروی کنید از امام عزیز که حکومت اسلام و عدل و قسط در گرو حمایت از این مرد خدا می باشد و در صورتی که شما بی تفاوت باشید و غرق در آمال دنیوی شوید، حتی اگر علی(ع) هم که مظهر عدل و عدالت بود با همان شیوه مبارزاتی بی سابقه خود به جای امام عزیز باشد، نتواند که حکومت عدل را مستقر کند و خدا یاور و ناصر همگی شما باشد.
دست از امام بر ندارید، امام را گرامی بدارید و به دستورات گهربارش گوش دل فرا دهید. رزمندگان را فراموش نفرمایید و دعاهایتان را با سوز دل بکنید تا إنشاءالله مؤثر واقع گردد.
امروز این را به برادران دینیم بگویم که هر کس تا به حال بدون عذر شرعی پا به عرصه نبرد با صدامیان و کفر جهانی نگذارده، بایستی در اعمال خود شک کند و برود دنبال این مطلب که شیطان کجای کارش را گره زده.
از خداونذ متعال صبری عظیم را برای شما همسر عزیز بسیار محترمم خواستارم و إنشاءالله که خداوند نظر لطفی را به وجود گهربارت نموده و اجر آن تشویقات و تأکیداتی را که نسبت به جبهه رفتن و در صحنه بودن این حقیرانجام می دادید را، خداوند متعال ضایع نفرماید. من از شما رضایت کامل داشتم، إنشاءالله که پروردگار عزیز و رحیم هم از شما راضی باشد. از اینکه پیام قرآن را گوش گرفته و برای این حقیر کانون آرامش خانوادگی را در این مدت گذرای زندگی فراهم نمودید و از بابت آنکه مشوق خوبی برای انجام عبادات و اطاعات الهی برای این کوچک بودید، تشکر می نمایم، اما گمان آن نبرم که با تشکر بشود حق آن را ادا نمود و إنشاءالله که حضرت حق ثواب آن را برایتان منظور دارد.
عزیزم! اگر در طول این مدت، غفلتی را از این بنده حقیر مشاهده نمودی و چشم پوشی نمودی، إنشاءالله اجر و ثواب آن را در کنار مقام بان فاطمه زهرا(س) درک نمایی.
تو همسر لایقی برای این بنده سراپا تقصیر بودی، شاید که من این چنین نبوده ام. اگر مسائل خلافی را از این حقیر شماهده فرودید به بزرگواری و متانت خودتان درگذرید و در درگاه خداوند عزیز و رحیم برای این بنده کوچک پست طلب مغفرت نمایید.
از زحماتی که تا به حال کشیدید و از این به بعد متحمل میشوید، کمال تشکر را دارم. آروزی عافیت و موفقیت در زندگی را از صمیم دل برای شما دارم.
التماس دعای خیر از شما
با تشکر: رضا
خداحافظ